موقت

فعلا موقتا این قالبو گذاشتم تا سر حال و فرصت یه قالب برازنده واسه وبلاگ پیدا کنم. 

اگه لینک خوبی میشناسین بم معرفی کنید

دقت کنید که ساعت 2:55 بامداده و من اینجا ویلون و سرگردونم... 

بهشت زیر پای مادران است  

شوک

شوکه شدم!!! 

اومدم عکسای گوشیمو و فیلماشو از حافظه گوشی منتقل کنم رو مموری. منتقل شدا بعد مثل وحشیا فکر کردم دارم فایل اولیه رو از حافظه گوشی پاک میکنم نگو فایل اصلی رو پاک کردم.باورم نمیشه. همه عکسامو پاک کردم. همه همشونو پاک کردم. هیچی تو گوشیم نمونده. شوکم. 

یعنی واقعا راهی نیست!!! خواهش میکنم. یکی دلداری بده. یکی راهنمایی کنه. وگرنه دق میکنم

اتاق ببری

سلام دوستای خوبم.

امیدوارم حالتون خوب و خوش باشه و در صحت و سلامت کامل باشید. 

حقیقتش 3شنبه پبش رفتم سرکار که یه مقدار کارامو جمع و جور کنم و بعدشم نوبت دکتر داشتم. داشتم بی خیال دکتر رفتن میشدم که به خاطر درد کشاله رون و زیر دلم از خر شیطون ویاده شدم و رفتم دکتر و خدا بهم رحم کرد. 

دکتر بعد از شرح حال گرفتن و معاینه فرمودند استراحت مطلق... 

6تا آمپول واسه رسیدن ریه بچه و 3 تا آمپول هم  برتی جلوگیری از زایمان زودرس داد که همون روز 4تا از آمپولا رو زدم و فرداشم 3تای دیگه رو... 

و خفته ای هم یدونه دیگه باید بزنم. 

خلاصه که از 3شنبه تو خونم به صورت دراز کش... خسته... بی حوصله... کسل... حتی کارتی روزمره هم نمیتونم بکنم. یه حس انگل بودن بدی دارم. 

برام دعا کنید این حسم و این روزها تموم شن

خوب

بتون قول عکسهای اتاق ببری رو داده بودم. 

هنئز همه کارا تکمیل نشده. مثلا تزیینات و این جور چیزا که البته خیلی علاقه ای به شلوغ کردن اتاق ندارم چون بچه خودش یه عالمه به هم ریختگی داره. دیگه شلوغم بکنیمش که دیگه واویلااااا

خلاصه بریم یذره عکس ببینیم

قبل از خداحافظی و دیدن عکسها منتظر نظرات... پیشنهادات و انتقادات سازندتون هستم.... 

شبتون خوش و خداحافزززززز